تسلا پرداز
پیشرو در خدمات کسب و کار
خدمات کسب و کار
امروزه نقش و اهمّیت خدمات توسعه کسب و کار در توسعه کمّی و کیفی بنگاههای کوچک و متوسط در سطح جهان به خوبی شناخته شده و به عنوان ابزاری برای توسعه بنگاهها مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. خدمات ارایه شده توسط مراکز خدمات کسب و کار در برخی کشورها از جمله کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه سالانه دارای رشد مناسبی می باشد. یکی از علل عمده چنین رشدی، رشد تقاضای خدمات توسط بنگاههای کوچک و متوسط از یک سو و رشد عرضه خدمات توسط ارایه کنندگان خدمات توسعه کسب و کار از سوی دیگر می باشد. بررسی ها نشان دهنده آن است که کشورهای در حال توسعه نیز طی دهه گذشته توجه بیشتری به ارایه خدمات کسب و کار به واحدهای کوچک و متوسط و ایجاد مراکز لازم برای این امر نموده و همکاریهای مشترکی با برخی کشورهای اروپایی به منظور ایجاد این مراکز در کشورهای در حال توسعه مشاهده می گردد.
مدیریت دانش
مديريت دانش، رسيدن به اهداف سازمان با استفاده بهينه از دانش و يا توانايي يك سازمان در استفاده از سرمايه معنوي (تجربه و دانش فردي نزد هر فرد) و دانش دسته جمعي به منظور دستيابي به اهداف خود از طريق فرايندي شامل توليد دانش، تسهيم دانش و استفاده از آن به كمك فناوري است. مديريت دانش، راز موفقيت سازمانها در قرن 21 است. دانش، مفهومي فراتر از داده و اطلاعات است. دانش به مجموعه اطلاعات، راه كار عملي مرتبط با آن، نتايج بهكارگيري آن در تصميمات مختلف، آموزش مرتبط با آن، نگرش افراد در مشاغل و مسئوليتهاي مختلف در ارتباط با آن گفته ميشود. دانش هر نفر، حتي در موردي خاص، ممكن است با ديگران متفاوت باشد. دانش زيربناي مهارت و تجربه و تخصص هر فرد است. هر سازمان براي دستيابي به اهداف خود، از مجموعه دانشي استفاده ميكند كه نزد تكتك افراد و در ذهن آنها انباشته شده است. در صورت عدم استفاده از اين دانشها، ميتوان شكست سازمان يا بالا بودن هزينههاي ناشي از تكرار برخي فرايندهاي تصميمگيري و عدم استفاده مطلوب از سوابق تجربي و تصميمگيريها را انتظار داشت. به همين دليل، سازمانهاي پيشرو اقدام به جمعآوري دانش نهفته نزد پرسنل و گروههاي كاري ميكنند كه به آن «سرمايه دانش» گفته ميشود. امروزه سرمايههاي يك سازمان تنها سرمايه مالي و فيزيكي نيست بلكه سرمايه دانش افراد مهمتر از آن دو بوده و مورد توجه مديران قرار گرفته است. به بياني ديگر، مديريت نيروي انساني، وجه پيچيده مديريت دانش است. مديريت دانش، طبعاً باعث پيشرفت و تكامل ديگر سيستمهاي سازمان از قبيل TQM و BPR و آموزشهاي سازماني شده و موقعيت سازمان را در فرصتهاي جديد، تقويت و پشتيباني ميكند. در اين سازمانها، مديريت دانش براي بهينهسازي ارتباطات ميان كارمندان و بين ردههاي بالاي مديريت به كار گرفته ميشود. مديريت دانش در اين سازمانها، به ايجاد فرهنگ اشتراك دانش ميان كارمندان كمك ميكند. گرچه دانش ميتواند توسط افراد كسب شود، ولي براي اينكه سودمند واقع شود، لازم است همه اعضاي گروه در آن سهيم شوند. در متون مديريت دانش، تأكيد بسياري بر ارتقاي فرهنگ سازماني به سمت اشتراك دانش شده است. يكي از موانع عمده اشتراك دانش در سازمانها، فرهنگ سازماني موجود است. در سازمانهايي كه حفظ و ارتقاي موقعيت شغلي بستگي به دانش افراد دارد و دانش كسب شده به آنان قدرت ميدهد، اشتراك دانش برابر با به خطر افتادن و آسيبپذيري موقعيت شغلي تلقي ميشود. فرهنگ سازماني را بايد به سمتي ارتقا داد كه كارمندان مطمئن شوند تمام نظراتشان ارزشمند است و نگران اين نباشند كه نظراتشان ممكن است نادرست باشد.